۹ تیپ شخصیت کمال گرا را بشناسیم
۱_آنها از همهی افراد انتظار دارند تا آنها رو به چشم «بهترین» ببینن:
کمالگرایان علاوه بر انتظار عملکردی بیعیب و نقص از خودشان، از سایر افراد نیز توقعاتی غیرواقعی دارن. آنها حوصلهی افرادی که استانداردهایشان رو رعایت نمیکنن، ندارن. کمالگرایان به انتقاد از افراد پیرامون خود میپردازن و به همین دلیل در روابطشان آسیب میبینن.
۲_همواره در تکاپو هستند تا کارها رو طی زمانبندی مشخص تموم کنند:
افرادی که به دنبال تعالی به سالمترین شکل هستن، عموما به دنبال تکمیل کارهاشان به نحوی کارا هستن. با این وجود کمالگرایان ممکن است یک ایمیل را به منظور حصول اطمینان از این امر که به خوبی نوشته شده است، هزاران بار بازنویسی کنن یا حتی هیچوقت طرحهای پیشنهادی خود رو آنقدر خوب نمیبینن که قادر به متقاعدکردن همهی افراد باشن. کمالگرایان ممکن است فرجههای زمانی مربوط به انجام کارهایشون رو از دست بدن و هیچگاه تو فکرشون نمیگنجه که کارشان به قدری خوب باشه تا بتوان آن رو تکمیل شده در نظر گرفت.
۳_آنها اشتباهات رو به منزلهی اثباتی بر ناکافیبودن خود در نظر میگیرند:
کمالگرایان اشتباهات خود را به دیدهی فرصتهایی برای آموختن، نمیبینن. به جای این مساله، کمالگرایان هر اشتباهی که انجام میدن رو به دیدهی گواهی میبینن که آن طور که باید و شاید خوب نیستن. آنها لحنی سختگیرانه و انتقادی رو برای صحبت با خود انتخاب میکنن و کوچکترین اشتباهات سهوی که ممکن است انجام دهند، آنها رو به هم میریزد.
۴_انرژی بسیار زیادی را به منظور پوشش عیبهای خود صرف میکنند:
کمالگرایان میترسن عیبهایشان مورد قضاوت سختگیرانهی افراد دیگر قرار گیرد. در تلاش به فرار از این قضاوتها، کمالگرایان سعی در نمایش وجههای بینقص از خود دارن. جالب است که بسیاری از کمالگرایان در این امر به مقام استادی رسیده و حتی در شرایطی که اوضاع خیلی هم مرتب نیست میتونن سایر افراد رو قانع کنن که همه چیز عالی و بدون نقص است.
۵_کارهایی را که فکر میکنند ممکن است در آنها شکست بخورند، انجام نمیدهند:
کمالگرایان بیشتر به تواناییهای فعلی خود متکی هستن و به دنبال یادگیری مهارتهای جدید نیستن. ما معمولا به سراغ انجام کارهایی میرویم که چالش کمتری داشته و شانس موفقیت در آنها تقریبا به نسبت کارهایی که شیب آموزشی بیشتری دارند، تضمین شده است. کمالگرایان معمولا از انجام کارهای جدید سر باز میزنن؛ چراکه میترسن قادر به اشراف به تواناییهای لازم برای موفقیت در این زمینه نباشن.
۶_آنها نمیتوانند موفقیتهای خود رو جشن بگیرند :
کمالگرایان با ابراز پیروزیهای خود، فارغ از میزان موفقیتی که کسب کردن، راحت نیستن. آنها به جای اذعان به استعدادهایشان، موفقیتهای خود رو مدیون بخت و اقبال میدونن. از سوی دیگر، کمالگرایان گاهی با جملاتی انتقادی نظیر، “باید سریعتر به اهدافم میرسیدم،” یا “اگر باهوشتر بودم، لازم نبود انقدر سخت کار کنم” به استقبال دستاوردهای خود میرن.
۷_ارزش آنها وابسته به دستاوردهایشان است:
کمالگرایان تنها زمانی احساسی خوب نسبت به خود دارن که کاری جدید را انجام داده و یا دستاوردی بزرگ را کسب میکنن. یک شکست، اشتباه جزئی و یا عدم پذیرش کارهایمان میتونه آنها رو به سمت اضمحلال ببرد؛ چرا که احساس میکنن آنقدری که باید و شاید در زندگی خود نقش با اهمیتی ایفا نکردن.
۸_تقلایی که برای کمال گرایی انجام میدهند، بر سلامت روانی آنها اثر منفی میگذارد:
تلاش برای رسیدن به سطوحی واهی از موفقیت، خسارات زیادی رو به سلامت روانی یک کمالگرا میزنه. محققان وجود کمالگرایی رو مرتبط با اضطراب، اختلال وسواس جبری- OCD، اختلالات تغذیهای و افسردگی میدونن. بسیاری از پژوهشها نیز از کمالگرایی به عنوان یک عامل خطر برای خودکشی یاد کردن.
۹_از زندگی خود رضایت ندارند:
ترس مداوم از شکست موجب میشه تا کمال گرایان هیچگاه نسبت به زندگی خود احساس رضایت نداشته باشن. تحقیقات نشون میده که کمالگرایان معمولا عملکرد بهتری رو تو محیطهای با استرس پایین از خود به جای میذارن. با این وجود بدیهی است که ایجاد یک زندگی بدون چالش غیرممکن است. رویدادهای سخت و پراضطراب زندگی میتونه بر رضایت کمالگرایان از زندگی اثرات منفی بذاره.